می کاشتم گل قرینه ی محبت
توبیا ومن
میخواستم
تنها گدا باشم
طلب عشق کنم
میخواستم
آواره باشم
جان فدا کنم
میخواستم
هم معتوه وهم مجنون وهم فرهاد باشم
در بیابان باشم
کوه کَنَم
فریاد کنم
که مَنَم
میخواستم
درد نبشته کنم
میخواستم
فریاد کنم
صدای عشق کنم
نَظَری کنم
میخواستم
طلب عشق کنم
فریاد کنم
کوه کَنَم
میخواستم
فقط میخواستم
احمد حمید (نوید)
برچسبها: شعر افغانی, شعرافغانی, شعر افغانستان, شعرافغانستان
تاريخ : یکشنبه پنجم شهریور ۱۳۹۶ | 22:46 | نویسنده : افغان |
.: Weblog Themes By Pichak :.

