چــه بـی امنـی بکشـــورمیزند داد ؟
زدســت "غ"،هـمــه درحـال فـریــاد
زکـارهایـش،سفــرهــایش زیـاداست
زپـول خلـق،مصـرفهـا یش زیاداست
بـه شــاخـی پـول ملـت می کنــد باد
مشـــاورهــای بیـکــاره،شــده زیــاد
زنـد لاف هــای بیجـا،گــاه وبیـگــاه
ندارد اهـلـیـــت،قــــدرپـــرِکـــاه(۱)
همه روزه بکشورکُشت وخون است
بـه کـارممـلکت بـی حـد زبـون است
نه شـرمی دارد از خالـق،نه مخلــوق
کنـد دائـم زرانـدوزی به صندوق(۲)
بـرد بـا خـود بـه پـیش کـردگارش ؟!
هـمــه آخـــربگــــردد،زهـــرمــارش
گـذشــته مـاه هـا،کــابـیـنـه خـالیسـت
ازاینروهرطرف، میـدان شـغالیســت
بوند دزدان،بسـی هـوشـیـاروجـالاک
نمـایـنــد بـانـک ها را،یکـسـره پـاک
هرآن دزدی که با دولت،شریک است
شکـم پنـدیـده و،مانـنـد خـیــک اســت
بـود پهـلـــویـش آخــر،"ع"چــکـاره؟
بـود اویـک پـیـــــاده"(غ)"ســـــواره
چه حاصـل شـــد ازاینوحدت ملی؟
یکـی بـا قــدرت ودیـــگـر چـو مُلـی
ندارد قـدرت،پـوسـت کـردن پیـاز!
غـنی هـرجـا بود،سـرخان وپیـشـتـاز
بـه زیــرریـش "ع وغ"بـه کـــا بـل
بگشت فرخنده پرپر،همچـو یک گل
به رسم دیـن "هنـدو"،جمع بـی دیـن
بســوزانـدنـد ورا،ازخـشـم وازکـیـن
همـیشـه "حیـدری" درفـکـروســـودا
چه آخربورشود،زین دولت مـا؟(۳)
پوهنوال داکتراسداللهحیدری
۰۷،۰۴،۲۰۱۵،سدنی،آسترالیا
(۱) اهلیت–لیاقت داشتنن،شایستګی،سزاواری
(۲) صندوق- به اصطلاح بانک
(۳) بور- کردن کاری که دراثر آن شرمنده شود،یابه اصطلاح عوام بیرون شدن.
ع وغ- به ابتکار داکتر صاحب بشردوست،مخفف نام های مبارک!!داکترعبدالله و اشرف غنی میباشد.
برچسبها: شعر افغانی, شعرافغانی, شعر افغانستان, شعرافغانستان
.: Weblog Themes By Pichak :.